بازاریابی همدلی

سایه عیسی با همدلی به یک زن آرامش می دهد

آیا ما پیام خود را به روش صحیح منتقل می کنیم؟

مسیح عاشق تو است

ما پیامی داریم که باید از طریق محتوای خود بگوییم: عیسی شما را دوست دارد و شما می توانید با او رابطه داشته باشید و خانواده و دوستانتان هم همینطور! جامعه شما می تواند با عشق و قدرت عیسی مسیح متحول شود!

و ما می‌توانیم این را در پست‌های بازاریابی خود مانند «عیسی شما را دوست دارد» مستقیماً به آنها بگوییم.

اما، در دنیای بازاریابی، راه دیگری وجود دارد - شاید حتی یک راه موثرتر تعامل افراد با محتوای ما و نیاز به یک محصول ارتباط برقرار می کنند. یا، برای اهداف ما، یک ناجی.

 

مردم به دنبال خرید تشک نیستند، بلکه به دنبال خرید یک خواب خوب هستند

به طور کلی، تا زمانی که مردم به طور صریح تشخیص ندهند که نیاز یا نیاز به یک محصول را احساس می کنند، بدون تذکر آن را دنبال نمی کنند. همه ما این را تجربه کرده ایم. با این حال، هنگامی که یک آگهی در مقابل چشمان خریدار قرار می گیرد، اتفاقی شروع می شود. آنها شروع به فکر کردن در مورد آن می کنند.

اگر تبلیغ به سادگی می گوید: "محصول ما را بخرید!" خریدار دلیلی برای فکر کردن بیشتر ندارد. آنها در حین پیمایش فقط برای یک ثانیه به محصول فکر می کنند. با این حال، اگر آگهی می گوید: «زندگی من واقعاً به سمت بهتر شدن تغییر کرده است. من نمی توانم آن را باور کنم! اگر تا به حال خواهان این نوع تغییر بوده‌اید، اینجا را کلیک کنید تا بیشتر بدانید.» چیزی شروع می‌شود.

خریدار می تواند به آگهی متصل شود در چند نکته:

  • خریدار نیز به احتمال زیاد نیاز یا تمایل به تغییر را احساس می کند
  • خریدار هم برای خودش خوب می خواهد
  • خریدار شروع به شناسایی احساسات شخص در آگهی می کند و از این طریق با خود محصول همذات پنداری می کند.

به این دلایل، بیانیه آگهی دوم، "زندگی من واقعا تغییر کرده است..." روشی از بازاریابی را نشان می دهد که "بازاریابی همدلی" نامیده می شود و در دنیای بازاریابی به خوبی شناخته شده و به طور گسترده استفاده می شود.

 

"زندگی من واقعاً تغییر کرده است..." روشی از بازاریابی را نشان می دهد که "بازاریابی همدلی" نامیده می شود و در دنیای بازاریابی به خوبی شناخته شده و به طور گسترده استفاده می شود.

 

مردم نمی دانند به چیزی که شما ارائه می دهید نیاز دارند

به عنوان مثال، مردم نمی دانند که به دستگاهی نیاز دارند که بتواند تخم مرغ های صبحگاهی آنها را در مایکروویو سرخ کند. با این حال، آنها می توانند به ناامیدی ناشی از نداشتن زمان کافی برای یک وعده غذایی سالم در صبح قبل از کار مرتبط باشند. شاید دستگاه جدید بتواند کمک کند؟

به همین ترتیب، مردم نمی دانند که به عیسی نیاز دارند. آنها نمی دانند که به رابطه با او نیاز دارند. با این حال، آنها می دانند که به غذا نیاز دارند. آنها می دانند که به دوستی نیاز دارند. آنها می دانند که به امید نیاز دارند. آنها می دانند که به آرامش نیاز دارند.

چگونه توجه را به اینها جلب کنیم نیازها را احساس کرد و به آنها نشان دهید که بدون توجه به موقعیت، می توانند امید و آرامش را در عیسی بیابند؟

چگونه آنها را تشویق کنیم که یک قدم کوچک به سوی او بروند؟

دوستان من اینجا جایی است که بازاریابی همدلی می تواند به ما کمک کند.

 

بازاریابی همدلی چیست؟

بازاریابی همدلی فرآیند ایجاد محتوای رسانه ای با استفاده از همدلی است.

تمرکز از «ما می‌خواهیم 10,000 نفر بدانند که ما عیسی را دوست داریم و آنها نیز می‌توانند او را دوست داشته باشند» به «افرادی که به آنها خدمت می‌کنیم نیازهای قانونی دارند» تغییر می‌دهد. این نیازها چیست؟ و چگونه می توانیم به آنها کمک کنیم تا در نظر بگیرند که این نیازها در عیسی برآورده شده است؟»

تفاوت ظریف اما موثر است.

در اینجا یادداشتی از یک مقاله از columnfivemedia.com on نحوه انجام بازاریابی محتوای موثر: از همدلی استفاده کنید:

اغلب بازاریابان محتوا می پرسند، "چه نوع محتوایی به من کمک می کند بیشتر بفروشم؟" زمانی که آنها باید بپرسند "چه نوع محتوایی ارزش بالایی برای خوانندگان فراهم می کند تا مشتریان را جذب کند؟" روی حل مشکلات آنها تمرکز کنید نه شما.

 

روی حل مشکلات آنها تمرکز کنید نه شما.

 

یکی از دوستان اخیراً به من گفت: "وقتی به محتوا فکر می کنید، به جهنمی که مشتریان شما سعی می کنند از آن فرار کنند و بهشتی که می خواهید آنها را تحویل دهید، فکر کنید."

بازاریابی همدلی چیزی فراتر از فروش یک محصول است. این در مورد تعامل واقعی با خریدار و کمک به آنها برای تعامل با محتوای شما و در نتیجه محصول است.

اگر این برای شما کمی انتزاعی به نظر می رسد، تنها نیستید. برای درک مفهوم همدلی و چند نکته عملی در مورد نحوه ادغام همدلی در محتوای کمپین خود، ادامه مطلب را بخوانید.  

 

همدلی چیست؟

من و شما بارها و بارها اثرات آن را تجربه کرده ایم. این همان احساسی بود که پشت آن لبخند عمیق‌تر و تقریباً آرام‌بخشی بود که وقتی به چشم‌های یکی از دوستانم نگاه کردم و گفتم: "وای، باید واقعا سخت باشد." وقتی درد عمیق دوران کودکی را فاش کردم و در چشمان دوستی که گفت: «تو هرگز به کسی این را نگفته‌ای»، احساس شفقت و درک را در چشمان یک دوست دیدم، احساس آرامش و امید در حال جوانه زدن بود. حمل آن باید واقعاً سخت بوده باشد.»

این همان چیزی است که وقتی این کلمات صادقانه را می خوانیم احساس می کنیم: "ای خدای من روز فریاد می زنم، اما تو جواب نمی دهی، و در شب، اما آرامش ندارم" (مزمور 22:2). روح ما در مواقع آسیب عمیق و تنهایی به روح دیوید می پیوندد. وقتی این کلمات را می خوانیم، ناگهان احساس تنهایی نمی کنیم.

این احساسات تسکین، امید جوانه زدن و با هم بودن، اثرات همدلی است. خود همدلی زمانی است که یک طرف هم احساسات طرف دیگر را می پذیرد و هم آن را درک می کند.

 

خود همدلی زمانی است که یک طرف هم احساسات طرف دیگر را می پذیرد و هم آن را درک می کند.

 

به همین دلیل، همدلی پیام بسیار مورد نیاز انجیل را به زیبایی و به طور مؤثر منتقل می کند، شما تنها نیستید. این هم به افراد کمک می کند تا به طور ناخودآگاه شرم خود را بشناسند و آن را در معرض نور قرار دهند.

به گفته برن براون، محقق مشهور شرم، هیچ احساس دیگری وجود ندارد، هیچ عبارت دیگری که به طور مؤثری فرد را از یک مکان شرمساری و تنهایی به تعلق هدایت کند، وجود ندارد. تو تنها نیستی. آیا این دقیقاً همان چیزی نیست که داستان انجیل در دل مردم نقش می بندد؟ نام امانوئل چه ارتباطی دارد، اگر نه؟

همدلی احساسات، نیازها و افکار دیگران را بالاتر از دستور کار ما قرار می دهد. با دیگری می نشیند و می گوید: من تو را می شنوم. میبینمت. من همون چیزی که تو حس میکنی حس میکنم

و آیا این کاری نیست که عیسی با ما می کند؟ با کسانی که در اناجیل با آنها روبرو شد؟  

 

نکات کاربردی در مورد استفاده از بازاریابی همدلی.

ممکن است در این مرحله بگویید، خوب، همه چیز خوب است، اما چگونه می‌توانیم این کار را از طریق تبلیغات و محتوای رسانه‌های اجتماعی انجام دهیم؟

در اینجا چند نکته عملی در مورد نحوه استفاده از بازاریابی همدلی برای ایجاد محتوای رسانه ای موثر آورده شده است:

1. یک پرسونا توسعه دهید

انجام بازاریابی همدلی بدون پرسونا بسیار دشوار است. به طور کلی، همدردی با کسی یا چیزی انتزاعی دشوار است. اگر حداقل یک شخصیت برای مخاطبان هدف خود ایجاد نکرده اید، دوره زیر را بررسی کنید.

[one_third first=] [/one_third] [one_third first=] [course id=”1377″] [/one_third] [one_third first=] [/one_third] [divider style=”clear”]

 

2. نیازهای احساس شده شخصی خود را درک کنید

نیازهای احساس شده شخصیت شما چیست؟ هنگام پرسیدن این سوال از Persona خود، موارد زیر را در نظر بگیرید.

چگونه Persona شما عملاً نیاز به موارد زیر را نشان می دهد؟

  • عشق
  • اهمیت
  • بخشش
  • متعلق به
  • پذیرش
  • تیم امنیت لاتاری

به راه هایی فکر کنید که Persona شما سعی می کند عشق، اهمیت، امنیت و غیره را از راه های ناسالم به دست آورد. مثال: پرسونا-باب با تأثیرگذارترین فروشندگان مواد مخدر معاشرت می‌کند تا احساس کند مورد قبول و مهم است.  

اگر با این مرحله خاص دست و پنجه نرم می کنید، از خود بپرسید که چگونه این نیازهای احساس شده در زندگی شما ظاهر شده است. چه زمانی زمانی بود که عشق کامل را احساس کردید؟ چه زمانی زمانی بود که احساس کردید کاملا بخشیده شده اید؟ چه احساسی داشتی؟ چه کارهایی را انجام داده اید تا اهمیت پیدا کنید و غیره؟

 

3. تصور کنید عیسی یا یک مؤمن چه می گوید

نظرات خود را در مورد سؤالات زیر در نظر بگیرید:

اگر قرار بود عیسی با شخصیت شما بنشیند، چه می‌گفت؟ شاید همچین چیزی؟ هر چه شما احساس می کنید من نیز احساس کرده ام. تو تنها نیستی. من تو را در شکم مادرت آفریدم. زندگی و امید امکان پذیر است. و غیره.

اگر یک مؤمن با این پرسونا بنشیند، چه می گوید؟ شاید همچین چیزی؟ آه، امیدی نداری؟ باید خیلی سخت باشه من هم نکردم. به یاد دارم که دوران بسیار تاریکی را نیز پشت سر گذاشتم. اما میدونی چیه؟ به خاطر عیسی، آرامش داشتم. امید داشتم با وجود اینکه من هنوز از چیزهای سخت عبور می کنم، خوشحالم.  

بهش فکر کن: چگونه می توانید محتوایی ایجاد کنید که سالک را با عیسی و/یا با یک مؤمن "نشست" کند؟

 

4. شروع به تشکیل محتوای با چارچوب مثبت کنید

مهم است که به یاد داشته باشید که اکثر پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی به تبلیغاتی که منفی یا در مورد چیزهای سخت صحبت می‌کنند اجازه نمی‌دهند. مثلاً خودکشی، افسردگی، بریدن و غیره. زبانی که شامل «شما» بسیار برجسته است، حتی گاهی اوقات می‌تواند علامت‌گذاری شود.

سؤالات زیر هنگام جستجو برای قاب بندی محتوا برای جلوگیری از پرچم گذاری مفید است:

  1. آنها چه هستند نیازها را احساس کرد? مثال: Persona-Bob به غذا نیاز دارد و افسرده است.
  2. مخالفت های مثبت این نیازهای احساس شده چیست؟ مثال: Persona-Bob غذای کافی دارد و امید و آرامش دارد.  
  3. چگونه می توانیم این متضادهای مثبت را به بازار عرضه کنیم؟ مثال: (ویدئوی هوک شهادت) اکنون به عیسی اعتماد دارم تا من و خانواده ام را تامین کند و امید و آرامش داشته باشم.   

 

نمونه ای از محتوای با چارچوب مثبت:

محتوای دارای چارچوب مثبت که نشان دهنده همدلی است

 

نگاهی به: عیسی چگونه از همدلی استفاده کرد؟

چیزی در مورد عیسی وجود داشت که مردم را وادار به واکنش می کرد. عیسی به طور فعال مشغول مردم. شاید این توانایی او در همدلی بود؟ گویی با هر کلمه و هر لمسی گفته است میبینمت. من شما را می شناسم. من تو را درک میکنم.

 

گویی با هر کلمه و هر لمسی گفته است میبینمت. من شما را می شناسم. من تو را درک میکنم.

 

مردم را به زانو درآورد. آنها را به برداشتن سنگ ها سوق داد. این باعث شد که مشتاقانه از او صحبت کنند. آنها را به طرح مرگ او سوق داد. تنها پاسخی که نمی یابیم انفعال است.

پاسخ زن سامری در کنار چاه را در نظر بگیرید: «بیا، مردی را ببین که هر کاری را که انجام داده‌ام به من گفته است. آیا این می تواند مسیح باشد؟» (یوحنا 4:29)

آیا پاسخ او نشان می دهد که او احساس می کند دیده شده است؟ که او احساس می کند درک شده است؟

پاسخ مرد نابینا را نیز در نظر بگیرید: "او پاسخ داد: "گناهکار است یا نه، نمی دانم. یک چیز را می دانم. من نابینا بودم اما الان می بینم!» (یوحنا 9:25)

آیا پاسخ مرد نابینا نشان می دهد که نیازهای احساس شده او برآورده شده است؟ که عیسی او را درک کرد؟

شاید هرگز پاسخ این سوالات را ندانیم. با این حال، یک چیز مسلم است، زمانی که عیسی به مردم نگاه می‌کرد، وقتی آنها را لمس می‌کرد، نه فکر می‌کرد و نه ارتباط برقرار می‌کرد، "من می‌خواهم چیزی بگویم یا انجام دهم که به من کمک کند تا هدفم را بیشتر بفروشم."

در عوض، او آنها را در آنها ملاقات کرد نیازها را احساس کرد. او استاد همدل است. او استاد داستان نویس است. او آنچه را در دل آنهاست می دانست و به این چیزها می گفت.

این چه ربطی به بازاریابی همدلی دارد؟ چرا یک مقاله بازاریابی همدلی را با مثال هایی از نحوه ارتباط عیسی با دیگران پایان دهید؟ چون دوست من، من و تو باید از رهبرمان چیزهای زیادی یاد بگیریم. و او در انجام کاری که متخصصان بازاریابی همدلی از ما می خواهند، استاد است.

"زیرا ما کاهن اعظمی نداریم که نتواند با ضعف های ما همدردی کند، بلکه کسی را داریم که از هر جهت وسوسه شده است، همانطور که ما هستیم - اما او گناه نکرد." عبرانیان 4:15

 

6 نظر در مورد "بازاریابی همدلی"

  1. من این اصول را قبلا در طرح کلی ریک وارن، "ارتباط برای تغییر زندگی" دیده بودم.

    ارتباط برای تغییر زندگی
    نوشته ریک وارن

    I. محتوای پیام:

    الف. به چه کسی موعظه خواهم کرد؟ (اول قرنتیان 1:9، 22)

    «هر کس که باشد، سعی می‌کنم زمینه‌های مشترکی را با او پیدا کنم تا او به من اجازه دهد درباره مسیح به او بگویم و بگذارم مسیح او را نجات دهد. من این کار را انجام می دهم تا انجیل را به آنها برسانم» (LB)

    • نیازهای آنها چیست؟ (مشکلات، استرس ها، چالش ها)
    • صدمات آنها چیست؟ (رنج، درد، شکست، نارسایی)
    • علایق آنها چیست؟ (به چه مسائلی فکر می کنند؟)

    B کتاب مقدس در مورد نیازهای آنها چه می گوید؟

    او مرا گماشت تا به فقرا بشارت بدهم. او مرا فرستاد تا شکستگان را شفا دهم و اعلام کنم که اسیران آزاد خواهند شد و نابینایان خواهند دید که ستمدیدگان از دست ستمگران خود رهایی خواهند یافت و خداوند آماده است که به همه کسانی که نزد او می آیند برکت دهد. (لوقا 4:18-19 LB) "او را در زندگی خوب تربیت کنید" (2 تیم. 3:16 Ph)

    • مطالعه کتاب مقدس (عیسی همیشه در مورد نیازها، آسیب ها یا علایق مردم صحبت می کرد)
    • آیه با آیه (آیه من آیه با آیه؛ وسط هفته آیه به آیه)
    • آن را مرتبط کنید (کتاب مقدس مرتبط است - موعظه ما از آن نیست)
    • با برنامه شروع کنید
    • هدف: تغییر زندگی

    ج. چگونه می توانم توجه آنها را جلب کنم!

    «فقط چیزی را بگویید که برای ساختن دیگران بر اساس نیازهایشان مفید است تا برای کسانی که گوش می دهند سودمند باشد (افس. 4:29 LB)

    • چیزهایی که برای آنها ارزش قائل هستند
    • چیزهای غیرمعمول
    • چیزهایی که تهدید می کنند (راه بدتر برای ارائه آن - ارائه "زیان")

    د. عملی ترین راه برای بیان آن چیست؟

    نه تنها پیام را بشنوید، بلکه آن را عملی کنید، در غیر این صورت شما فقط خود را فریب می دهید. (تیطوس 2:1 Ph)

    • یک عمل خاص را هدف بگیرید (تکلیف در راه خانه)
    • به آنها بگویید چرا
    • به آنها بگویید چگونه (اعمال رسولان 2:37، "چه باید بکنیم؟")
    • پیام های "چگونه" به جای پیام های "باید".

    «آیا موعظه وحشتناک نیست» = (در تشخیص طولانی، کوتاهی در درمان)

    II. تحویل پیام: (پپسی)

    به یاد داشته باشید که فاصله بین تپه پارچ و صفحه اصلی 60 فوت است - برای هر پارچ یکسان است. تفاوت پارچ ها در تحویل آنهاست!

    الف. مثبت ترین راه برای بیان آن چیست؟

    «یک فرد عاقل و بالغ به درک و فهمش معروف است. هر چه سخنان او دلپذیرتر باشد، قانع‌کننده‌تر است.» (امثال 16:21 GN)

    • "وقتی من ساینده هستم، متقاعد کننده نیستم." (هیچکس با سرزنش شدن تغییر نمی کند)
    • هنگام آماده سازی بپرسید: آیا پیام خبر خوبی است؟ آیا عنوان خبر خوبی است؟
    "در صحبت کردن از کلمات مضر استفاده نکنید، بلکه فقط از کلمات مفید استفاده کنید، از آن دسته که می سازند..." (افس. 4:29a GN)
    • علیه گناه به شیوه ای مثبت موعظه کنید. جایگزین های مثبت را تبلیغ کنید

    ب. تشویق کننده ترین راه برای بیان آن چیست؟

    "یک کلمه تشویق معجزه می کند!" (امثال 12:26 LB)

    افراد سه نیاز اساسی دارند: (رومیان 15:4، تشویق کتاب مقدس)
    1. آنها نیاز به تقویت ایمان خود دارند.
    2. نیاز به تجدید امید دارند.
    3. آنها نیاز به بازگرداندن عشق خود دارند.

    «آنطور که هست نگویید، همانطور که ممکن است بگویید» (اول قرنتیان 1:14).

    ج. شخصی ترین راه برای بیان آن چیست؟

    • صادقانه مشکلات و ضعف های خود را در میان بگذارید. (اول قرنتیان 1:1)
    • صادقانه نحوه پیشرفت خود را به اشتراک بگذارید. (اول تسالونیکیان 1:1)
    • آنچه را که در حال حاضر یاد می گیرید صادقانه به اشتراک بگذارید. (اول تسالونیکی ۱:۵ الف)

    "اگر آن را احساس نمی کنی، آن را موعظه نکن"

    D. ساده ترین راه برای بیان آن چیست؟ (اول قرنتیان 1:2، 1)

    "گفتار شما باید بی‌تأثیر و منطقی باشد تا مخالفان شما از یافتن چیزی که سوراخ‌هایی در آن پیدا کنند شرمنده شوند" (تیطوس 2: 8 Ph)

    • پیام را در یک جمله خلاصه کنید.
    • از به کار بردن اصطلاحات مذهبی یا دشوار خودداری کنید.
    • طرح کلی را ساده نگه دارید.
    • کاربردها را به نکات خطبه تبدیل کنید.
    • در هر نقطه از یک فعل استفاده کنید.

    یک طرح کلی ارتباطی اولیه: "قاب کنید!!

    ۱- نیازی را ایجاد کنید.
    2. مثال های شخصی بزنید.
    3. ارائه طرح.
    4. ارائه امید.
    5. دعوت به تعهد.
    6. انتظار نتایج را داشته باشید.

    E. جالب ترین راه برای بیان آن چیست؟

    • تحویل متفاوت (سرعت، آهنگ، حجم)
    • هرگز بدون تصویر نکته ای را مطرح نکنید ("نقطه ای برای شنیده ها، تصویری برای قلب آنها")
    • از شوخ طبعی استفاده کنید (سرطان 4:6، "با طعم شوخ طبعی" JB)
    o باعث آرامش افراد می شود
    o دردناک را گواراتر می کند
    o اقدامات/واکنش های مثبت ایجاد می کند
    • داستان های مورد علاقه انسان را بگویید: تلویزیون، مجلات، روزنامه ها
    • مردم را به خداوند محبت کنید. (اول قرنتیان 1:13)

ارسال نظر